در این ناحیه از هزاره چهارم پیش از میلاد، دولتی شکوهمند و با تمدنی عالی پدیدار شد که آن را دولت عیلام خواندند. با آنکه عیلامیها در جمع مردم خاورنزدیک صاحب فرهنگی برجسته و تاریخی بودهاند، بااکراه و سخت به آشکار شدن اسرار خود رضایت میدهند زیرا زبان عیلام- که یکی از ظریفترین زبانهایی است که پژوهشگران شناختهاند- به سختی در برابر کشف رمزش پایداری میکند. شهر شوش در کنار رودخانه شاوور مرکز این تمدن پررمز و راز با آرامگاه دانیال نبی(ع) و مناره عجیب آن- که هنوز بر شهر شوش مسلط است- و خرابههای باستانی آن- که از حدود 160سال پیش و تا به امروز مورد کاوشهای باستانشناسان قرار گرفته و موزههای کشورهای فرانسه، انگلیس، روسیه، آمریکا، آلمان و... را زینت بخشیده است- خیلی غریب و تنها مانده است.
قسمت شرقی شوش زیرخاکریزهایی قرارگرفته است که صدها متر طول و در قسمتهایی حدود40متر ارتفاع دارد. ترانشههایی مرتفع که به رازگشایی و آشکار ساختن چندین دوره تمدن تحسینبرانگیز شوش بزرگ پرداخته و یک قلعه نظامی مانند در این کوه خاکریز، تمامی آن چیزی است از شهری که شوش زرینش مینامیدند و هزاران سال قطب مهمی از دنیای کهن بود، اما حالا زارو مفلوک بر جای مانده است.
در جایی که یک روز معبد شوش(شوشان= سوزیان) بوده از سال 1884 میلادی به بعد- که مادام ژان دیولافوا و همسرش مارسل دیولافوا (مهندس و باستانشناس معروف) و باستانشناسان دیگر فرانسوی مشغول حفاری شدند- برای نگهداری یافتهها و گنجینهها، با تخریب بناهای باستانی و برداشت آجرها و مصالح ساختمانی عیلامی و هخامنشی، بنایی همچون قلعههای نظامی فرانسوی ساختند که به ستاد حفاری و مرکز اقامت فرانسویها بدل شده بود.
منطقه ناامن بود و ساکنان بومی به هیچوجه با فرانسویان مهربان نبودند. در سال 1850م «دبلیو.ک. لوفتوس» مجبور شد با عجله فرار کند. از 1884 م تا 1886م مارسل و مادمژان دیولافوا- که هر دو فرانسوی بودند- با حمایت ناصرالدینشاه قاجار، در برابر اهل محل و مردم خوزستان جرأت به خرج داده و در شوش به حفاری پرداختند.
در سال1889م «ژاک دومرگان» یک فرانسوی دیگر کار ایشان را تعقیب کرد. از آنجا که حکومت فرانسه از شاه قاجار حق انحصاری حفاری در شوش را به دست آورده بود، باستانشناسان این کشور بهطور مداوم در شوش فعال بودند. تماشای غرفه ایران در موزه «لوور» پاریس خود به روشنی گویای ظلمی است که به نوعی بر ایران و گذشته و فرهنگآن روا شده است.
مجسمههای عظیمالجثه حیوانهای بالدار با صورت انسان و درست کپی مجسمههای ورودی دروازه ملل شهر پارسه(تخت جمشید)، ستونها و سرستونهای سالم، تابلوهای سرامیک سحرانگیز، مهرهای عیلامی و هخامنشی، سفالهای فوقالعاده، مجسمههای برنزی و در رأس آنها مجسمه ملکه «ناپیر-آسو»(همسرشاه اونتاش ناپریشا) و... جملگی گویای مردهریگهایی است که از شوش خارج شده و این سوای خیل عظیم آثار دیگری است که از عیلام و شوش در موزههای پاریس، لندن، مسکو، برلین، آمریکا، موزههای شخصی و... جا خشک کرده و چشمهای بازدیدکنندگان را خیره میکنند. همچون لوح پیروزی «نرمسین»، مجسمه «مردوک» خدای بزرگ بابل و «لوحه قانونهای حمورابی» که توسط «شوتروک ناحونته» پادشاه بزرگ و قدرتمند عیلامی در سده 12 قبل از میلاد به شوش آورده شد هم اکنون در موزه «لوور» پاریس به نمایش گذاشته شدهاند.
با تمام این احوال نباید از حق گذشت که همین باستانشناسان در روشن ساختن تاریخ عیلام و شوش و خواندن خط عیلامی و کتیبهها تلاش بسیاری کرده و نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند. به هر حال دومرگان تا سال 1913م و بعد رونالد دو مکوئونم (Macquenem Ronaldde) و آنگاه از 1936م رومنگیرشمن و از 1969 م به بعد ژانپاره(perrot jean) به حفاری و خروج آثار پر ارزش و خواندن کتیبهها پرداخته و کار را ادامه دادند.
در سال 1876م یک گروه باستانشناس روسی در جنوبیترین نقطه عیلام و 400کیلومتری شوش- که امروزه بوشهر نام دارد- گودالی کشف کردند که صدها لوح مکتوب مربوط به دوران کلاسیک عیلام، یعنی قرن12تا 13ق.م به دست آمد. این الواح آجری بعدها به عنوان تحفه به موزههای پاریس، لیدن، لاهه، لندن و... فروخته شد.
هنر و فرهنگ در شوش
هنگامی که در قرن نوزدهم میلادی، باستانشناسان فرانسوی، گلدانها، پیالهها و جامهایی با نقشهای رنگی- که به خوبی حفظ شده بودند- را در حفاریهای شوش کشف کردند، به سختی توانستند شادمانی و شگفتی خود را پنهان کنند. این شگفتی هم بیجا نبود زیرا سفالهای شوش در زمره پیشرفتهترین سفالهایی است که در هزاره چهارم ق.م توسط صنعتگران این سرزمین تولید شده است؛ ظروفی با سطح نازک و ظریف و رنگهای قهوهای، سرخ، صورتی تیره و آبی تیره.
در اینجا باید اشاره کرد که سفالهای شوش نتیجه قرنها پیشرفت آگاهانه بوده و صنعتگرانی که این ظروف را ساختهاند، استعدادی بروز دادهاند که هنوز هم پس از 5هزار سال برای ما جالب توجه است. این استعداد، توانایی هنرمندان در نشان دادن یک چیز خاص است به صورت واقعی و هم به صورت انتزاعی در یک زمان. روی این ظروف شکلهایی از حیوانات هست که یک نقش بسیار روشن و جاندار را با نقش انتزاعی پیچیدهای درهم ترکیب کرده است.
هنرمندان شوشی به شگفتآورترین وجهی موفق به ترکیب خلاقه آن چیزی شدند که اصولا ناسازگار به نظر میرسد؛ یعنی قدرت خلاقهای که تاریخگزاران هنر در شرایطی کاملا متفاوت به آن برمیخورند.بیشترین دستاوردهای هنر عیلامی یافته در شوش در هزاره سوم و در آثار مهرسازان حفظ شده است. ایشان این مهارت را که صنعتگران هزاره چهارم بر ایشان به ارث گذاشته بودند، کامل و چشمگیر کردند. از دیگرسو شیوه ساده طبیعتگرایی که بر فضای هنری هزاره چهارم حاکم بود، در هزاره سوم جای خود را به تمرکز به قدرتهایی داد که بر طبیعت و پدیدههای سیاسی حکومت میکردند.
یکی دیگر از دستاوردهای یگانه هنر خلاقه عیلام و به طور کلی شوش در هزاره سوم، کوزههای کوچک کمال یافته از مرمر سفید شفاف است که در یک لایه زیرساخت در شوش یافته شده است.
هنر شوش در زمان فرمانروایی شاه «اونتاش ناپریشا» در قرن سیزدهم قبل از میلاد به نقطه اوج شکوه و بلوغ بینظیر رسید. هنر این دوره به دو دلیل مورد توجه است: اول به سبب اینکه، این عصر دوران اوج مهارت ریختهگری برنز بود و دوم به دلیل وجود طرحها و دستاوردهای معماری معتبر در محل زیگورات که توسط «اونتاش ناپیریشا» در چغازنبیل بنا شد.
بدون شک بزرگترین نمونه مجسمهسازی و ریختهگری برتر عیلام مجسمه «ناپیرآسو» همسر «اونتاش ناپریشا» است که در شوش یافته شده و هماکنون در موزه «لوور» پاریس آرمیده است. این مجسمه بیش از 1800کیلوگرم وزن دارد و نشانگر اوج حرفهایگری هنرمندان شوش است. این اثر نشان میدهد که هنرمندان برنزکار شوش نهتنها از نظر هنری بلکه از نظر فنی هم بسیار پیشرفته بودهاند.
تولد تمدن جدید بر ویرانههای شوش
یکی از مظاهر جدید تمدنی جدید ساخت هتل است. این امر در محوطه شوش اتفاق افتاده است و جالبتر اینجاست که کلنگ احداث دو هتل لاله و امیرزرگر در محوطه شهر توسط رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به زمین زده شد.ساخت این هتلها در فراز و نشیب بوده و آخرین خبر مربوط به حکم توقف ساخت هتلها به دستور دادستانی خوزستان است.
همه نامهای یک شهر
در تورات و در قاموس موسی(ع) درباره شوش آمدهاست: «شوشن یا شوشان درعبری زنبق بوده، در یونان سوسنای میگفتند و نامهای دیگرش سوسا، سوس بوده است. از سوی دیگر قسمت بزرگی از ولایت شوش و ایلام را هم سوسیانا یا سوزیانا میگفتند.» همچنین در نزدیکی شوش و در هفت تپه امروزی و در سال1250ق.م، شاه «اونتاش ناپریشا» یک شهر مقدس به نام «دو راونتاش» یا «ال اونتاش» بنا کرد که در مرکز آن برج بلند چند پلهای قرارداشت که به بابلی «زیگورات» گفته میشد و امروز از آن به نام «چغازنبیل» یاد میشود.
شوش و قدمت هزاران ساله
شهر شوش با 6/5 کیلومتر مربع مساحت در 24 کیلومتری جنوب غربی دزفول و 115 کیلومتری شمال غربی اهواز قرار دارد.شوش در دوره اسلامی نیز مدتها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود اما هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد شوش کم کم اهمیت خود را از دست داد. در طبقات پایینتر این شهر آثاری به دست آمده که باستانشناسان آنها را مربوط به 8 هزار سال پیش میدانند.
گنجی برای فرنگیان
گنجینههای باارزش شوش هزاران سال زیر خاک مدفون بود تا اینکه در اوایل قرن نوزدهم میلادی، شاهان قاجار، امتیاز حفاری در منطقه باستانی شوش را به فرانسویها فروختند. در سال 1880 میلادی هنگامی که یک گروه از باستانشناسان فرانسوی به سرپرستی مارسل دیولافوا در خرابههای شوش مشغول کاوش بودند، به کاخ آپادانای داریوش رسیدند. آنها ستونها و سرستونهای سالم را با ارههای مخصوص بریدند، صدها جعبه بزرگ را پر از آجرهای لعابدار رنگی کردند و با خود به فرانسه بردند.
سلسلههای حاکم درعیلام
الف- سلسله «آوان» شروع از حدود 2700 ق.م، تاریخ انحطاط 2200 ق.م که تاکنون نام 12 تن از شاهان این سلسله مشخص شده است.
ب- سلسله «سیماش»- از حدود 2200ق.م تا 1850 ق.م و پادشاهان این سلسله 12 تن بودهاند.
ج- درباره سلسله یا سلسلههای خلال 1850ق.م تا 1400 ق.م، اطلاع درستی در دست نیست.
د- سلسله «انزان و شوش» شاهان این سلسله از حدود سالهای 1350ق.م تا 1100 ق.م حکومت کردهاند که «شو تروک ناحونته» (1207- 1171ق.م)»،«کوتیر ناحونته» (1170- 1166ق.م) و «شیلماک اینشوشیناک» (1165-1151ق.م) از معروفترین پادشاهان عیلام بودند.
منابع براساس الفبا:
1 – ایران از آغاز تا اسلام، ر، گیرشمن- ترجمه محمدمعین، انتشارات علمی فرهنگی
2 – ایلام و تمدن دیرینه آن- ایرج افشار سیستانی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
3 – تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، اومستد ترجمه محمدمقدم، انتشارات امیرکبیر
4 – تاریخ عیلام، پیرآمیه، ترجمه شیرین بیانی، انتشارات دانشگاه تهران
5 – تطور نام خوزستان- جهانگیر قائم مقامی، مجله بررسیهای تاریخی، شماره6، سال سوم
6 – خوزستان و تمدن دیرینه آن، ایرج افشار سیستانی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
7 – دنیای گمشده عیلام، ولتر هینتس، ترجمه فیروز فیروزنیا،
انتشارات علمی فرهنگی
8 – سفرنامه مادام ژان دیولافوا، ترجمه ایرج فرهوشی، انتشارات دانشگاه تهران
9 – نظری به تاریخ روابط عیلام با همسایگان، حسینعلی ممتحن، مجله بررسیهای تاریخی شماره5،– سال ششم